پالتو

کیارش اقبالی

چطور ایده‌های عکاسانۀ جدید بگیریم؟

راهکارهای فیلیپ هالسمن برای توسعۀ پروژه‌های عکاسی خلاقانه

زندگی کاری فیلیپ هالسمن1Philippe Halsman، عکاس فقیدِ لتونیایی-آمریکایی مگنوم2Magnum Photos، مسترکلاس خلاقیت است. تفکرِ خارج از چارچوبِ این عکاس منجر به ترکیب‌بندی‌های خلاقانه و عکس‌های پرتره‌ای شد که این ژانر عکاسی را متحول کرد: از واداشتنِ یک بازیگر فرانسوی به پاسخ دادن به سؤالات مختلف از طریق تغییر حالت چهره گرفته تا به هوا پریدنِ سوژه‌های پرتره.

با شروع سال جدید همۀ عکاسان، چه تازه‌کار و چه کارکشته، نگاهی به آثار قبلی خود دارند و می‌خواهند خلاقیتی تازه را به پروژه‌های پیشِ روی خود بدمند؛ بگذارید خرد هالسمن خلاقیت شما را برانگیزد. کتاب «هالسمن در باب خلق ایده‌های عکاسانه3“Halsman on the Creation of Photographic Ideas”» که حالا کتابی نایاب است، در سال ۱۹۶۱ با هدف ارائۀ توصیه‌ها و الهامات بی‌تکلف و علمی به عکاسان برای کمک به توسعۀ رویکردهای خلاقانه منتشر شدی؛ پرداختن به مشکلی همۀ عکاسان درگیر آن هستند. 

Philippe Halsman © Philippe Halsman | Magnum Photos

او در این کتاب می‌نویسد: «مشکل خلق عکسی مؤثر یا غیرمعمول مشکلی جهانی است. عکاسان تجاری باید آثاری خلق کنند که مورد توجه قرار گیرد و عکاسان تحریریه باید خوانندگان را به خود جلب کنند. حتی عکاسان آماتور نیز با این مشکل روبرو هستند چراکه از اشتراک‌گذاری عکس‌های خود با دیگران لذت می‌برند.» هالسمن این جملات را عملاً پنج دهه قبل از به وجود آمدن قابلیت «لایک» اینستاگرام نوشته است. 

کتاب به دو بخش تقسیم شده است؛ بخش یک بر قوانین و اصول معینی تمرکز دارد که هالسمن برای خلق عکس‌های مؤثرتر شناسایی کرده است. چیزهایی مانند رویکردی جسورانه و مستقیم یا استفاده از زوایای یا ابعاد غیرعادی. بخش دو بیشتر به روح عکاس می‌پردازد و تمرین‌هایی عملی و تجربه‌هایی فکری را ارائه می‌دهد که برای تحریک خلاقیت طراحی شده‌اند. در اینجا پنج نکته از کتاب را ارائه می‌دهیم – ابزارهایی عملی برای برانگیختن ایده‌ها و ترغیب شما برای اینکه در سال ۲۰۱۹ کارتان را با انرژی تازه شروع کنید. 

Philippe Halsman Edward Albee. 1961. © Philippe Halsman | Magnum Photos

مشکل خلق عکسی مؤثر یا غیرمعمول مشکلی جهانی است.

فیلیپ هالسمن

بارش فکری4Brainstorming

هالسمن از فضایل بارش فکری می‌گوید، مفهومی که در سال ۱۹۶۱ نسبتاً جدید بود و آژانس‌های تبلیغاتی پیشگام آن بودند. شرکت‌کنندگان در یک «بارش فکری» تشویق می‌شوند که حتی احمقانه‌ترین پیشنهادهای خود را نیز بیان کنند. تفکرِ پشت این کار این است که حتی همین پیشنهادهای احمقانه می‌توانند به نوبۀ خود الهام‌بخش پیشنهادهای بیشتری باشند. هالسمن در مورد سودمندی این کار دو به شک است اما می‌گوید اگرچه هرگز در یک بارش فکری گروهی بزرگ شرکت نکرده، اما وقتی درمورد مسئله‌ای با کسی صحبت می‌کند خود را کارآمدتر می‌یابد.

او در مورد علت این موضوع می‌نویسد: «یک دلیل آن روانی است. شما تنها نیستید، بلکه با کسی روبرو می‌شوید که به‌عنوان سنگ محکی برای افکار و ایده‌هایتان عمل می‌کند. سیخونکی به شما می‌زند و تحریکتان می‌کند و توقع پاسخ دارد. دلیل دوم آن فیزیولوژیکی است. سیستم شما با چالش بحث و گفتگو تحریک می‌شود.»

پرتره‌های هالسمن از فرناندل5Fernandel – بازیگر فرانسوی – نتیجه‌ی همین فرایند «سیخونک‌زدن» است. همسر هالسمن پس از اینکه فرناندل را در یک گالری می‌بیند و اون را می‌شناسد به او پیشنهاد می‌دهد که از او برای یک مجله عکاسی کند. هالسمن در ابتدا اعتراض می‌کند چون فکر می‌کند فرناندل در آن زمان به اندازۀ کافی در آمریکا شناخته شده نبوده است. به همین دلیل همسرش او را تشویق می‌کند که «او را مشهور کند!» سپس این ایده در ذهن عکاس ایجاد شد که در یک جلسۀ عکاسی با فرناندل برگزار کند و طی آن از این بازیگر سؤالاتی در مورد نقل مکان و اقامتش در آمریکا بپرسد و او با حالات مختلف چهره پاسخ دهد.

Philippe Halsman, New York City, USA. 1948. © Philippe Halsman | Magnum Photos

حافظه6Memory

هالسمن می‌نویسد: «ریشۀ اکثر ایده‌های ما از مخزن بزرگ حافظه‌مان سرچشمه می‌گیرد. هر کتابی که می‌خوانیم، هر تئاتر یا فیلمی که می‌بینیم، هر سمفونی که می‌شنویم، هر نقاشی یا عکسی که مطالعه می‌کنیم، امکانات ما را به‌عنوان یک هنرمند و به‌عنوان یک انسان غنی می‌کند. اما وقتی از حافظۀ خود استفاده می‌کنیم، اغلب نمی‌توانیم از تقلید اجتناب کنیم.»

«وقتی تقلید به معنای کپی‌برداری صرف از کار دیگران باشد، اشتباه و بی‌ارزش است. اما وقتی تقلید به معنای برانگیزشی است که چیزی را که از قبل وجود دارد توسعه می‌دهد و به عناصر آن چیزی جدید و شخصی اضافه می‌کند، همان نوعی از تقلید است که عامل تمام پیشرفت‌های فناوری و تمدن ما است.»

هالسمن توضیح می‌دهد که چگونه نقاشیِ «سه الهۀ رحمت» الهام‌بخش کادربندی او را برای عکسی شد که از سه دختر جوان در ساحل گرفته بود. «دختر بلندقدتر را وسط گذاشتم و از او خواستم از آن دو که جثۀ کوچک‌تری دارند محافظت کند.» این موتیف به وضوح الهام‌بخش کار او در جاهای دیگر هم بود: هالسمن عکس دیگری دارد که از سه مدل فشن زن در ساحل گرفته است و ترکیب مشابهی دارد. این عکس را می‌توانید اینجا ببینید. «جالب است بدانید که رافائل در نقاشی «سه الهۀ رحمت» از یک دیوارنگارۀ7fresco رومی که اخیراً کشف شده بود، تقلید کرد که خود آن دیوارنگاره هم چیزی نبود جز نمایشی از یک مجسمۀ یونانی معروف که گمشده بود.»

دانش8Knowledge

دانشی که داریم ما را قادر می‌سازد تا «مشتاقِ جلوه‌های بعدی ای باشیم که می‌توانیم در عکس‌هایمان استفاده کنیم.» این‌ها را هالسمن در حالی می‌نویسند که در دهه‌های ۴۰، ۵۰ و ۶۰ میلادی علاقۀ زیادی تکنیک‌های تجربی و به فناوری‌های جدیدی داشت که می‌توانست از آن‌ها برای تولید آثار خلاقانه به استفاده کند.

«یک بار، در یک میدان آزمایش در دیترویت، داشتم از آخرین مدل‌های خودروی کرایسلر عکس می‌گرفتم. پنج ماشین را برای من در محل تست خودروها به صف کرده بودند؛ یک پلیموث، یک دوج، یک دیسوتو، یک کرایسلر و یک ایمپریال. [تصویری که این خودروها در قاب دوربین می‌ساختند] تصویر کسل‌کننده‌ای بود. و میلی در من ایجاد شد که عکسم را از ماشین‌هایی بگیرم که با سرعت به سمت دوربین حرکت می‌کنند. اگر می‌توانستم دوربین را در سوراخی که به اندازۀ کافی عمیق است پنهان کنم و [شاتر] آن را از کناری به صورت الکتریکی بزنم، این کار خطری نداشت. اما من فقط ۱۵ دقیقه فرصت داشتم تا این عکس را بگیرم – وقت کافی برای حفر سوراخ در زمین سیمانی میدان آزمایش نبود. [قاب] نگاتیوم را با این پنج ماشین پر کردم، دیافراگم را تا آخر بستم، شاتر را روی حالت تایم قرار دادم و داد زدم «یک، دو، سه!» به محض گفتن «سه» آن پنج ماشین با تمام سرعتی که می‌توانستد حرکت کردند؛ به عقب. من به مدت دو ثانیه نوردهی کردم. اگرچه قبلاً هرگز این کار را امتحان نکرده بودم، اما از قبل می‌دانستم که فیلم [عکاسی] متوجه این نیست که ماشین‌ها در کدام جهت حرکت می‌کنند. وقتی مدیر ارشد هنری آژانس عکس را دید، اولین سوالش این بود که ” چه بلایی سر عکاس آمد؟”»

 

اشیاء9Objects

«یک عکاس بیشتر از دیگران می‌بیند. همیشه به دنبال چیزی جالب است. اشیاء جالب نه تنها عکس‌های ما را جذاب‌تر می‌کنند، بلکه گاهی اوقات می‌توانند ما را به خلق یک عکس غیرعادی ترغیب کنند. دستور تهیه از این قرار است: اگر چنین شیء [عجیبی] دارید کمی به آن فکر کنید.

یک بار، پس از جلسۀ عکاسی پرتره، یک ستارۀ باشکوهِ هالیوود وسایل خود را در استودیوی من گذاشت: چند مژۀ مصنوعی، یک کلاه گیس و طبیعتا، یک جفت پستان کاذب. [این اشیاء] به من ایده دادند. با دندانپزشکم تماس گرفتم و از او خواستم دندان مصنوعی به من قرض دهد. من همه چیز را در تصویری ترکیب کردم که آن را «جوهرۀ شکوه10The Essence of Glamour» نامیدم و از آن عکس گرفتم.»

Philippe Halsman “Hollywood Glamour.” 1950. © Philippe Halsman | Magnum Photos

عکس11The Photograph

هالسمن می‌نویسد: «جالب است که یک منبع مکرر انگیزش [ایده‌ها]، عکس نهایی است. چه قدر پیش می‌آید که یک عکاس به نتیجۀ نهایی تلاش‌هایش نگاه می‌کند و فریاد می‌زند: «حالا می‌دانم باید چه می‌کردم!» متأسفانه، این برانگیختگی اغلب زمانی رخ می‌دهد که دیگر دیر شده است. توصیۀ واضح این است: قبل از اینکه دیر شود به دنبال برانگیختنِ [ایده‌هایتان] باشید. سعی کنید از قبل عکس را ترسیم کنید یا حداقل آن را با تمام جزئیات تجسم کنید.»

همانطور که پروژۀ معروف «پرش» هالسمن گواهی می‌دهد، خود عکس نیز می‌تواند منبع الهام دیگری برای تصویر نهایی باشد. واژۀ Jumpology که اصطلاحی است که هالسمن ابداع کرده است، می‌گوید پرش یک فرد می‌تواند شخصیت واقعی او را آشکار کند. او این را در حالی متوجه شد که به مجموعه‌ای از عکس‌هایی که از چند بازیگر کمدی شبکۀ ان‌بی‌سی گرفته بود نگاه می‌کرد. «ناگهان در این عکس‌های تمام‌شده دیدم که هر کمدین درون کاراکتر [خودش] پریده است!» به‌عنوان مثال، جیمی دورنتی12Jimmy Durante «بازوهایش را مانند یک پرنده دماغ‌گنده می‌چرخاند» یا جک کارسون13Jack Carson، که «یه کم بیش از حد سنگین» به نظر می‌رسید.

Philippe Halsman The Duke and Duchess of Windsor. 1958. © Philippe Halsman | Magnum Photos
Philippe Halsman Marilyn Monroe. Halsman’s studio. 1959. © Philippe Halsman | Magnum Photos

از آن زمان به بعد، هالسمن از بسیاری از سوژه‌های پرترۀ خود خواست تا به امید آشکار شدن شخصیت خود بپرند. دوک و دوشس وینزر14Duke and Duchess of Windsor در حالی که دست‌دردست هم‌اند مستقیم به هوا پریده‌اند، در حالی که مرلین مونرو15Marilyn Monroe با بازیگوشی سرش را کج می‌کند، حاشیۀ لباس شب او نیز به حس حرکتِ عکس می‌افزاید. این مجموعه از آثار بعداً تبدیل به کتابی به نام «پرش» می‌شود؛ یکی از بسیار آثار کلاسیکی هنوز هم چاپ می‌شوند. 

Philippe Halsman American photographer Philippe Halsman. © Philippe Halsman | Magnum Photos

 

Next Post

Leave a Reply

© 2024 پالتو

Theme by Anders Norén